کلیپ خدایاکاری بکن بال رنده نشکنه
فعالیت ها:ترجمه متون انگلیسی/کلیه تعمیرات برق وsmd/کلیه فعالیت های مجازی
وخدا هست هست هست آغوش خدا خداجاییست که همه شادندوقلبی نشکسته بگوگاهی که دلگیرم تواز بالا میبینی خدایاکفرنمیگویم...
خدایا تو شوق را به من بخشیده ای
مرا شایسته کن به نثار زیبایی
بودنت را به تماشا گذاشته ای
خداوندا راضی ام به آنچه که تو برایم خواسته ای
جز تو پناهم نیست
جان جهان دوش کجابوده ای دوش چه خورده ای دلاراست بگونهان مکن
چه دانستم که این سودامرازین سان کندمجنون
بمیریدبمیریددراین عشق بمیرید
دکلمه الهی جزتوپناهی نیست
خدایا...
پر می کشم از پنجره خواب تو
دل خوشم با غزلی تازه
دوست دارم می دانم
تو از بام شهر را تماشا می کنی
کشاورز دعای باران خواند
نمی گویم آسمانت می شوم
آواز تو آتش است
دستش را اگر داراز کند
حال من خوب است اما
سلام ای غزل نابم
من آمده ام فاتح دنیای تو باشم
می توانی بروی قصه و رویا بشوی
پنجره با دیوار آغاز می شود
به باران بسپار
بر دیوارهای این شهر
تن این قاب به لبخند تو
تا تکیه گاهت شانه ی دیوار باشد
پشت هر سلام شان حرف های دیگر است
تو را دوست دارم
دست های تو آخرین نجان دهنده بودند
تو ماه تنهای زیبا
آن زمان که می گریستم
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
www.vwork.lxb.ir
حمایت ازوب
|
وخدا هست هست هست آغوش خدا خداجاییست که همه شادندوقلبی نشکسته بگوگاهی که دلگیرم تواز بالا میبینی خدایاکفرنمیگویم...
خدایا تو شوق را به من بخشیده ای
مرا شایسته کن به نثار زیبایی
بودنت را به تماشا گذاشته ای
خداوندا راضی ام به آنچه که تو برایم خواسته ای
جز تو پناهم نیست
جان جهان دوش کجابوده ای دوش چه خورده ای دلاراست بگونهان مکن
چه دانستم که این سودامرازین سان کندمجنون
بمیریدبمیریددراین عشق بمیرید
دکلمه الهی جزتوپناهی نیست
خدایا...
پر می کشم از پنجره خواب تو
دل خوشم با غزلی تازه
دوست دارم می دانم
تو از بام شهر را تماشا می کنی
کشاورز دعای باران خواند
نمی گویم آسمانت می شوم
آواز تو آتش است
دستش را اگر داراز کند
حال من خوب است اما
سلام ای غزل نابم
من آمده ام فاتح دنیای تو باشم
می توانی بروی قصه و رویا بشوی
پنجره با دیوار آغاز می شود
به باران بسپار
بر دیوارهای این شهر
تن این قاب به لبخند تو
تا تکیه گاهت شانه ی دیوار باشد
پشت هر سلام شان حرف های دیگر است
تو را دوست دارم
دست های تو آخرین نجان دهنده بودند
تو ماه تنهای زیبا
آن زمان که می گریستم
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
www.vwork.lxb.ir
حمایت ازوب
|
وخدا هست هست هست آغوش خدا خداجاییست که همه شادندوقلبی نشکسته بگوگاهی که دلگیرم تواز بالا میبینی خدایاکفرنمیگویم...
خدایا تو شوق را به من بخشیده ای
مرا شایسته کن به نثار زیبایی
بودنت را به تماشا گذاشته ای
خداوندا راضی ام به آنچه که تو برایم خواسته ای
جز تو پناهم نیست
جان جهان دوش کجابوده ای دوش چه خورده ای دلاراست بگونهان مکن
چه دانستم که این سودامرازین سان کندمجنون
بمیریدبمیریددراین عشق بمیرید
دکلمه الهی جزتوپناهی نیست
خدایا...
پر می کشم از پنجره خواب تو
دل خوشم با غزلی تازه
دوست دارم می دانم
تو از بام شهر را تماشا می کنی
کشاورز دعای باران خواند
نمی گویم آسمانت می شوم
آواز تو آتش است
دستش را اگر داراز کند
حال من خوب است اما
سلام ای غزل نابم
من آمده ام فاتح دنیای تو باشم
می توانی بروی قصه و رویا بشوی
پنجره با دیوار آغاز می شود
به باران بسپار
بر دیوارهای این شهر
تن این قاب به لبخند تو
تا تکیه گاهت شانه ی دیوار باشد
پشت هر سلام شان حرف های دیگر است
تو را دوست دارم
دست های تو آخرین نجان دهنده بودند
تو ماه تنهای زیبا
آن زمان که می گریستم
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
www.vwork.lxb.ir
حمایت ازوب
|
مناجات نامه اي زيبا از خواجه عبدالله انصاري
مناجات صوتی دلنشین
ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای صمدی که از ادراک خلق جدایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی.
جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده و ما را آن ده که ما را آن به و مگذار به که و مه.
الهی! عبدالله عمر بکاست، اما عذر نخواست.
الهی! عذر ما بپذیر و بر عیب های ما مگیر.
به نام آن خدایی که نام او راحت روح است و پیغام او مفتاح فتوح است و سلام او در وقت صباح مؤمنان را صبوح است و ذکر او مرهم دل مجروح است و مهر او بلا نشینان را کشتی نوح است. ای جوانمرد درین راه مرد باش و در مردی فرد باش و با دل پردرد باش.
الهی! خواندی تأخیر کردم. فرمودی تقصیر کردم.
الهی! عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.
الهی! اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشه و مور محتاجم.
الهی! بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد. مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد.
الهی! اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.
الهی! گناه در جنب کرم تو زبون است، زیرا که کرم تو قدیم و گناه اکنون است.
الهی! اگر عبدالله را بخواهی سوخت، دوزخی دیگر باید آلایش او را و اگر بخواهی نواخت، بهشتی دیگر باید آسایش او را
الهی! اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.
الهی! همه از تو ترسند و عبدالله از خود زیرا که از تو همه نیک آید و از عبدالله بد.
الهی! گفتی کریمم امید برآن تمام است. چون کرم تو در میان است نا امیدی حرام است.
الهی! اگر امانت را نه امینم، آن روز که امانت می نهادی می دانستی که چنینم.
الهی! همچو بید می لرزم که مبادا به هیچ نیرزم. فریاد از معرفت رسمی و عبارت عاریتی و عبادت عادتی و حکمت تجربتی و حقیقت حکایتی.
الهی! اقرار کردم به مفلسی و هیچکسی. ای یگانه ای که از همه چیز مقدسی. چه شود اگر مفلسی را به فریاد رسی.
الهی! اگر با تو نمی گویم افکار می شوم. چون با تو می گویم سبکبار می شوم.
الهی! ترسانم از بدی خود بیامرز مرا به خوبی خود.
الهی! بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن و ما را به بلای خود گرفتار مکن. پادشاها گریخته بودیم تو خواندی، ترسان بودیم بر خوان ''لاتقنطوا ...'' تو نشاندی.
الهی! بر سر از خجالت گرد داریم و رخ از شرم گناه زرد داریم.
الهی! اگر دوستی نکردیم، دشمنی هم نکردیم. اگر چه بر گناه مصریم بر یگانگی حضرت تو مقریم.
الهی! در سر خمار تو داریم و در دل اسرار تو داریم و به زبان استغفار تو داریم.
الهی! اگر گوییم ثنای تو گوییم و اگر جوییم رضای تو جوییم.
الهی! بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما را بی آب مکن و به گناه روی ما را سیاه مکن.
الهی! تقوایی ده که از دنیا ببریم، روحی ده که از عقبی برخوریم. یقینی ده که در آز بر ما باز نشود و قناعتی ده تا صعوه حرص ما باز نشود.
الهی! دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده تا در چاه نیفتیم. دست گیر که دستاویزی نداریم، بپذیر که پای گریزی نداریم.
الهی! درگذر که بد کرده ایم و آزرم دار که آزرده ایم.
الهی! مگوی که چه کرده ایم که دردا شویم و مگوی که چه آورده یی که رسوا شویم.
الهی! توفیق ده تا در دین استوار شویم. عقبی ده تا از دنیا بیزار شویم. بر راه دار تا سرگردان نشویم.
الهی! بیاموز تا سر دین بدانیم. برفروز تا در تاریکی نمانیم. تلقین کن تا آداب شرع بدانیم. توفیق ده تا خنگ طمع نرانیم. تو نواز که دیگران ندانند، تو ساز که دیگران نتوانند. همه را از خودپرستی رهایی ده. مه را به خود آشنایی ده. همه را از مکر شیطان نگاهدار. همه را از کید نفس آگاه دار.
الهی! فرمایی که بجوی و می ترسانی که بگریز. می نمایی که بخواه و می گویی که بپرهیز.
الهی! گریخته بودم تو خواندی. ترسیده بودم بر خوان تو نشاندی. ابتدا می ترسیدم که مرا بگیری به بلای خویش، اکنون می ترسم که مرا بفریبی به عطای خویش.
الهی! عمر بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم. گفتی و فرمان نکردم. درماندم و درمان نکردم.
الهی! تو ساز که ازین معلولان شفا نیاید، تو گشای که از این ملولان کاری نگشاید.
الهی! به صلاح آر که نیک بی سامانیم جمع دار که بد پریشانیم.
الهی! ظاهری داریم شوریده. باطنی داریم در خواب. سینه ای داریم پر آتش. دیده ای داریم پر آب. گاه در آتش سینه می سوزیم و گاه از آب چشم غرقاب.
الهی! اگر نه با دوستان تو در رهم، آخر نه چون سگ اصحاب کهف بر درگهم. انتظار را طاقت باید و ما را نیست. صبر را فراغت باید و ما را نیست.
الهی! مکش این چراغ افروخته را و مسوز این دل سوخته را و مران این بنده آموخته را ..
کپی ونشرباذکرمنبع
www.vwork.lxb.ir
همین الان وقتشه بی مقدمه شروع میکنم... چند سال پیش در بد ترین شرایط زندگی قرار گرفته بودم از لحاظ نا امیدی و مشکلات تا اینکه یه روز یه نوبت مشاوره تحصیلی گرفتم چند جلسه رو باهاش گذراندم مشاور بعدمتوجه شدن از اوضاع روحی وفکری من سعی کرد تمام ذهنیت منو از گذشته پاک کنه و یه آدم دیگه بسازه با داستان ماهی سیاه کوچولو شروع کرد و چنتا کتاب آقای برایان هم بهم داد و مشغول به خوندن اونا شدم شاید به خاطر مقدمه چینی درستش با تمام وجودم اون کتاب ها حس و درک میکردم و مطالعه میکردم طوری که وقت ناهار هم از خواندنش دست نمیکشیدم دقیقا وارد یه دنیای دیگه شده بودم احساس میکردم یه نفر دیگه شدم و اون آدم قبلی نیستم اون مشکلاتی که داشتم یکی یکی محو شدن فقط موفقیت ورشدرودرون خودم میدیدم بعدازمدت کوتاهی به موفقیتی رسیدم که باورش براخودم وبقیه اطرافیان ودوستانم خیلی سخت بودتا اینکه بعداز مطالعه کتاب هادوباره سراغ مشاورم رفتم و آنچه که بهم گذشته بود براش تعریف کردم خیلی خوشحال وذوق زده شده بود طوری که منوباتمام وجودم آغوش گرفت خوب طبیعی هست لذت بخش ترین قسمت زندگی براهرآدمی نجات وکمک به دیگرانه خلاصه تاسال های سال مدیون اون محبت مشاور بودم وحالا این آرزو رو برا خیلی ها دارم چه خوبه بتونی سنگی جلو پا کسی برداری ، چه خوبه که دردی از کسی دوا کنی، همیشه بهترین باش، برا خوشبخت بودن به دنیا و آنچه درون اونه عشق بورز، برای خوشبختی و موفقیت دیگران دعا کن، تلاش کن،اگه کاری ازدستت برمیادکوتاهی نکن خیلی ها درمنجلاب نا امیدی غرق شدن،مشکلات خانوادگی،تحصیلی،جامعه تشنه کمک ومحبتن،اگه تشنگی کسی رو رفع کنی توی قلبش براهمیشه حکاکی میشی وازیادنمیری. برای جاودانه شدن نیازبه هیچ چیزنیست،جزبخشیدن برای آرام بودن فقط بایدبه کائنات عشق بورزی برای ماندن تلاش کن نه برای رفتن موفق وپیروزوسربلندباشید. فایل دانلودهردوکتاب دانلودکتاب ماهی باپرداخت (1000تومان حق الزحمه) برای دوستانی که دچاریاس وناامیدی هستن
برای دریافت کتاب(180درجه تغییر)باکلیک روی دریافت فایل وپرداخت مبلغ 3هزارتومن (حق الزحمه)مستقیم دریافت کنید. (التماس دعا)
حمایت ازوب
|